نامجو وسط کنسرتش میخواست بگه: " حال، تمامم از آنِ تو بادا " ولی بعد از گفتن " حال، تمامم " گریه میفته و نمیتونه ادامه بده.اونجا همه ی دلتنگیش برای آرزو خسروی، برای گروه ماد برای مادرش برای برادرش ک از رفیق بهتر بود براش همه و همه رو میشد درک کرد . کتاب دراب مخدوشش چیزای زیادی ازش گفته متن شعر: حال، تمامم، از آنِ تو بادا گرچه ندارم، خانه در اینجا، خانه در آنجا سر كه ندارم كه تشت بيارى، كه سر دهمت سر / با توام، ايرانه خانم زيبا با توام، ايرانه خانم زيبا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرمین رایانه صدف موزیک | کلی آهنگ فارسی شاد و غمگین معرفی بازی سقف کشسان توسعه افراز هوراد مطالب آموزشی دکتر سلام وبلاگ اميرحافظ اردشيري کلينيک زيبايي کاشت مو و عمل هاي زيبايي نوشته ها ی شخصی ما